شام اخر بِگرفت مسیح ان پیاله از شراب

ساخت وبلاگ

بِگفتا این بُود خون من امشب دوستان
پاره کَردَش نان را شام اخر نزد شاگردان خویش
بِگُفتَش این بود جان من امشب دوستان
بِگفت امشب چو تنها میروم نزد پدر...
بگفتا یار دیرینه اش که تنها نزارم تو را ای مسیح
بگفتا مسیح تو امشب کنی انکار مرا ای عزیز
دَمادَم بِرَفت روح شریر بر شاگرد خویش
کشید نقشه ای در سر خود شریر
فروخت ان یهودا شاه شاهانمان
که با سی نقره همان دم ان شریر شاهمان
بِرَفتا مسیح در جلجتا با سه تَن از یاران خویش
چو او در دعا و نیایش بُوَد با خدای خویش
بِخُفتَند ان سه تَن یاران خویش
که ریختند دشمنان در ان مکان
بِبُردند پادشاه همان شاه شاهنمان بنزد شاه زمینی خویش
چو جمعه بِگشت او را بر صَلیبش زدند
بیکباره جان و تنش غرق خون و با شلاق زدند
یکی خنده میکرد یکی اشکریزان میان مردُمان
دو دزدی که بودند در کنار مسیح
یکی گفت ناسزا بر شاه ما ان مسیح
بِگُفتا دیگری ببخشا مرا ای شاه شاهان مسیح
بِگفتَش مسیح تو امشب با منی در فردوس بَرین
چو جمعه صلیبش بر پا بگشت
هماندم بگفت پدر جان ببخشا این مردمان حقیر
ندانند که گویند با که اکنون اینچنین
بیکباره گفتش تمامش کند ای ابا ای پدر
همه مات و مبهوت گشته بودند
که او را بر صلیب انچنان دیده بودند
کسیرا ندانسته بود از دو روز دِگَر
که باید برخیزد آن مسیح بار دِگَر
همه در تلاشند تا نگردد ان پیام مسیح
که گفتا من بیایم باز نزد شما ان مسیح
چو روز سِیُم بِگشت ندیدند مسیح در میان ان قبر
چو برخاست مسیح آن نور خدا از میان ان قبر
قیامش مبارک بُود بر تو و من ای عزیزان
چو باشد همیشه در میان تو من ای عزیزان
آمین جمعهً الصلیب و قیام عیسی مسیح از میان مردگان بر همه شما عزیزان مبارک آمین

ترویج ایین مسیحیت...
ما را در سایت ترویج ایین مسیحیت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0alirezahamideabolmali5 بازدید : 40 تاريخ : جمعه 1 ارديبهشت 1396 ساعت: 22:13